چهارشنبه سوری
سلام به دوستان خوبمون.
دیشب جای همه خالی یک کوچولو رفتیم آتیش بازی!!!!
البته طبق معمول مجبور بودم دوربین را از نظر آقا پنهان کنم که دوباره برای دوربین لج نکنه.
سرخی تو از من زردی من از تو
اول فقط یک آتش کوچولو برپاشد.
گلپسرمون و بابایی همراه هم به تماشای آتش بازی دیگران
بعد کم کم فشفشه هاوترقه های سنگین و..شروع به خودنمایی کردن!!
محمدکیان جون به سمت فشفشه های بزرگ.
اصرار وخواهش از بابا جون که بریم بازی!!!!!
آتش بازی جوانان.
پایان آتش بازی!!!!!!!
عزیز دلم
آتشی روشن کرده ام و عهد بسته ام تا خاموش شدنش برایت دعا بخوانم تمام کارهایت روبه را خواهند شد.
چرا که من......هیزمی دیگر در آتش انداخته ام.
سوختن غصه هایت را در سرخی آتش آرزو میکنم.
دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی